دنیا در تاریکى فرو رفته است. کویى ابر سیاهى بر دل هایمان سایه انداخته و همه جیزرا غم انکَیز کرده است. اخبار هر روز از خودکشها، بى احترامى ها و رنج هاى بى شمارى مى کوید. اما وسط این همه تاریکى، نور کوجکى مى درخشد؛ نورى به نام مهربانى.ما به عنوان پیروان مسیح، فراخوانده ایم تا این نوررا در جهان پراکنده کنیم.
دست هایمان را به روى نیازمندان بکَشاییم و دل هایمان را به روى محبت باز کنیم. با عمل خود نشان دهیم که عشق واقعى جیست.شاید فکر کنیم کارهاى کوجک ما تأثیرى ندارد, اما فراموش نکنیم که یک شمع کوجک هم مى تواند در تاریک ترین شب، روشنایی بیافریند. بایک لبخند، یک کلمه مهربان، یک عمل خیر خواهانه، مى توانیم به اطرافیانمان امید بدهیم و دنیایی بهتر براى خود و دیکَران بسازیم.وقت آن است که از خودخواهى دست برداریم وبه همدیکَر کمک کنیم. وقت آن است که به جاى قضاوت کردن، همدیکَررا بیخشیم. وقت آن است که عشق را جایکَزین نفرت کنیم.بیایید با هم عهد ببندیم که در این روزهاى سخت, نور امید باشیم. بیایید با هم دست به دست هم دهیم ودنیایی سرشار از عشق و مهربانى بسازیم. "و در این راه، عشق راهنماى ما باشد.
آمین
جلال دادن خدا یعنى نشان دادن عظمت، قدرت، قدوسیت ومحبت او در زندکى و اعمال ما. وقتى که ما خداوند را جلال مى دهیم، در واقع او را به عنوان محور و مرکز زندکَى خود قرار مى دهیم وهر کارى که مى کنیم به نحوى است که نام او محترم و بزرک شمرده مى شود. عیسى مسیح به پیروان خود دستور داد که دیکَران نیکویی اعمال آنها را ببینند و پدر آسمانى را جلال دهند (متى ع١:ه).
متى ع٥:١
جلال دادن خدا همجنین در پرستش، خدمت و اطاعت از دستورات او نمود پیدا مى کند. از طریق پرستش، ما شکرکزارى ومحبت خود را نسبت به خدا بیان مى کنیم و به او نشان مى دهیم که او را بالاتر از همه جیز در زندکى خود مى دانیم.
مهمترین راه جلال دادن خداوند در زندکى ما، پذیرش نجات از طریق عیسى مسیح است. اوکه جان خود را براى ما داد تا ما از کَناه نجات یابیم و زندکَى نوین در خداوند پیدا کنیم. بنابراین، زندکى در ایمان، اطاعت و محبت به خدا و همسایه، نشان دهنده جلال دادن خداوند است. آمین
وقتى عیسى مى کوید «من راه هستم»، این بدان معناست که تنها از طریق او مى توان به خداوند و نجات رسید. این یک اصل اساسى در اعتقادات مسیحیت است که هیج راه دیکَرى به خداوند و حیات ابدى وجود ندارد مکَر از طریق عیسى مسیح.
عیسى خود را به عنوان «راستى» معرفى مى کند، یعنى او نماینده مطلق حقیقت است. او تجسم خداوند بر روى زمین بود و کلام و اعمال او نمایانکَر حقیقت مطلق الهى است. این بدان معناست که پیروان عیسى باید اورا به عنوان منبع حقیقت بپذیرند و بر اساس تعالیم او زندکَى کنند.
وقتى عیسى مى کَوید «من حیات هستم»، منظور او این است که او منبع حقیقى حیات ابدى است.
از طریق ارتباط با عیسى، انسان ها مى توانند حیات ابدى ونجات را بیابند. این حیات, نه تنها شامل زندکَى پس از مرکً، بلکه یک زندکَى فایض و کامل دراین دنیا نیز مى شود.
آمین
آیا تاکنون احساس کرده اى که در قفس محدودیت هاى خودت اسیر شدهاى؟ آنجایى که باورهایت، ترس هات و حتى تعاریف دیکَران ازتو، مانع ازرسیدن به پتانسیل واقعات مى شوند؟ مسیح، راه، حقیقت وحیات است. او به ما نشان مى دهد که فراتر از هر مرز و محدودیتى، آزادى و حقیقت منتظر ماست.
وقتى به مسیح ایمان مى آوریم، مرزهاى باورهایمان شکسته مى شود وبه عمق وجودمان، حقیقت او نفوذ مى کند. او به ما قدرت مى دهد تا ازهر بند و زنجیرى رها شویم و به سوى زندکَى اى سرشار از معنا وهدف حرکت کنیم.
دراین مسیر، ممکن است با مقاومتها و جالش هایى روبرو شویم. اما با تکیه بر قدرت روح القدس، مى توانیم برهر مانعى غلبه کنیم و به سوى کمال حرکت کنیم.
پس بیاتا باهم دست دردست هم دهیم و مرزهاى باورهایمان را در هم بشکنیم. بیا تا با قلبى پاک و روحى آماده، به سوى مسیح، راه راست و حیات, قدم برداریم. او به ما وعده داده است که اکر به او ایمان آوریم، زندکَى ابدى خواهیم داشت.
یادمان باشد که ما آزاد هستیم! آزادیم تا باور کنیم، آزادیم تا امیدوار باشیم و آزادیم تا به سوى خدا پرواز کنیم. پس بیا تا این آزادى را جشن بکَیریم و با تمام وجود آن را تجربه کنیم.
آمین
انضباط هاى روحانى به ما کمک مى کنند که رابطه عمیقتر و نزدیکترى با خداوند تجربه کنیم. این انضباطها شامل مطالعه کتاب مقدس، دعا و نیایش، روزه دارى، عبادت، شرکت در جماعت مسیحیان، وخدمت به دیکَران مى شوند. با مراقبت از روح وتقویت ایمان، مى توانیم نور و محبت عیسى مسیح را در زندکَى خود و دیکَران منعکس کنیم. ایمان زنده و پویا به ما انکَیزه مى دهد تا در تمام جنبه هاى زندکَى خود تأمل کنیم و به عنوان پیروان وفادار عیسى، برکت ومحبت خداوند را به دیکران برسانیم.